نوشته شده توسط : جواد میکس

 

#پوران_علیپور
@p_alipoor_
خانم دكتر پوران عليپور عضو هيأت علمي دانشگاه شهيدباهنر كرمان مجموعه شعری تازه ای با عنوان "بگذار اين ليلي..." منتشر کردند.
"مايا" انتشارات نام آشنای شعر این روزها وعده نشر آنرا در نمایشگاه کتاب داده است.
"بگذار این لیلی.." با بيانی زنانه نگاهی وسیع به دغدغه های درونی و ذهنی طیف بزرگی از افراد جامعه بخصوص زنان داشته و بحق دمی تازه در کالبد خشکیده شعر امروز است.



:: برچسب‌ها: پوران علیپور , بگذاراین لیلی , شعرمعاصر , شعر زن , شعرسپید ,
:: بازدید از این مطلب : 172
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 ارديبهشت 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جواد میکس

به گزارش شیعه آنلاین، دین مبین اسلام هنوز در کشور آلمان به رسمیت شناخته نشده است. اخیرا یک مؤسسه دینی برای رسمی شدن دین اسلام در آلمان رفراندمی برگزار کرده و از کاربران اینترنتی خواسته که نظر خود را در این مورد بیان کنند.

متأسفانه به دلیل عدم توجه مسلمانان به این رفراندم، تا به این لحظه تعداد مخالفان رسمی شدن دین مبین اسلام و آنهایی که به گزینه “خیر” رأی داده اند، بیشتر از موافقان و آنانی است که به گزینه “بله” رأی داده اند.
از همین رو از تمام مسلمانان درخواست می کنیم با وارد شدن به لینک این سایت که در ذیل این خبر قرار دارد، در این رفراندوم شرکت کنند و برای رسمی شدن دین مبین اسلام در آلمان رأی بدهند.
گفتنی است گزینه “JA” به معنی “بله” است.لینک:
www.tagesschau.de/inland/wulffrede112.html

راهنمایی :

سه گزینه وجود دارد که فقط یکی را می توانید با کلیک بر روی دکمه ی رادیویی (دایره) انتخاب کنید .

Ja = بله ( موافقت با رسمی شدن اسلام در آلمان )

Nein = نه ( مخالفت با رسمی شدن اسلام در آلمان )

Weiß nicht. / Ist mir egal. = نمی دانم / اهمیتی نمی دهم ( رأی ممتنع )

و در پایین دو کلید قرار دارد :

Zur Auswertung = مشاهده ی نتیجه نظر سنجی

Stimme abgeben = رأی دادن

دو دین مسیحیت و یهودیت قبلاً در آلمان رسمی اعلام شده اس



:: بازدید از این مطلب : 376
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : پنج شنبه 14 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جواد میکس

کنون رزم virus و رستم شنو............. دگرها شنیدستی این هم شنو

که اسفندیارش یک disk داد............... بگفتا به رستم که ای نیکزاد

در این disk باشد یکی file ناب ...........که بگرفتم از site افراسیاب

چنین گفت رستم به اسفندیار........... که من گشنمه نون سنگک بیار

جوابش چنین داد خندان طرف............ که من نون سنگک ندارم به کف

برو حال می کن بدین disk هان!......... که هم نون و هم آب باشد در آن

تهمتن روان شد سوی خانه اش......... شتابان به دیدار رایانه اش

چو آمد به نزد mini tower اش ............بزد ضربه بر دکمه power اش

دگر صبر و آرام و طاقت نداشت............ مَر آن disk را در drive اش گذاشت

نکرد هیچ صبر و نداد هیچ لفت........... یکى list از root دیسکت گرفت

در آن disk دیدش یکی file بود............ بزد enter آنجا و اِجرا نمود

کز آن یک demo شد پس از آن عیان .....ابا فیلم و موزیک و شرح و بیان

به ناگه چنان سیستمش کرد…….. hang که رستم در آن ماند مهبوت و مَنگ

چو رستم دگر باره reset نمود ...............همى کرد hang و همان شد که بود

تهمتن کلافه شد و داد زد..................... ز بخت بد خویش فریاد زد

چو تهمینه فریاد رستم شنود ................بیامد که لیسانس رایانه بود

بدو گفت همه مشکلش...................... وز آن disk و برنامه ى خوشگلش

چو رستم بدو داد قیچی و ریش............ یکی دیسک bootable آورد پیش

یکى toolkit اَندر disk بود..................... بر اورد آنرا و اِجرا نمود

همى گشت toolkit ، hard اَندرش......... چو کودک که گردد پى مادرش

به ناگه یکى رمز virus یافت ..................پى حذف اِمضاى ایشان شتافت

چو virus را نیک بشناختش.................. مَر از boot sector بر انداختش

یکى ضربه زد به سرش….....…… toolkit که هر byte آن گشت هشتاد bit

به خاک اَندر اَفکند virus را.................. تهمتن به رایانه زد بوس را

چنین گفت تهمینه به شوهرش ...........که این بار بگذشت از پل خرش

دگر باره امّا خریت مکن ......................ز رایانه اصلاً تو صحبت مکن

 

 



:: بازدید از این مطلب : 375
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : پنج شنبه 14 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جواد میکس

دو تا نظر متضاد اینجا گذاشتم.....!!!!
1-عاشق مشوید اگر توانید/ تا در غم عاشقی نمانید
این عشق به اختیار کس نیست/دانم که همین قدر بدانید.

                                

2-ای عشق.....

روزی دو که اندرین جهانم زنده/شرمم بادا اگر به جانم زنده
                 آن لحظه شوم زنده که پیشت میرم/وان دم میرم که بی تو مانم زنده!
به کدومشون معتقدی؟؟؟

حتمآ نظرتو بگو............!




:: بازدید از این مطلب : 409
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : شنبه 9 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جواد میکس

دوستان عزیز با رفتن به لینک زیر جنگ بر سر نام خلیجمان را ببرید کافی است با دادن یک رای و همچنین ارسال این لینک به سایر دوستانمان وضعیت نظر سنجیه سایت گوگل را که چند روزی است به نفع عربها رو به افزایش است بهبود بخشیم و این را بدانید که در پایان این نظر سنجی سایت گوگل مجبور است هویت خلیج فارس را همچون همیشه ی تاریخ به همین نام به رسمیت بشناسد پس معطل نکنید و وارد میدان نبرد شوید.


www.persianorarabiangulf.com



:: بازدید از این مطلب : 309
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : شنبه 9 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جواد میکس

شاید در تاریخ به ندرت بتوان قومی را یافت که به اندازه ی یهودیان مورد حمله و قتل عام قرار گرفته باشد! یهودیان که قومی کوچک و هنرمند بودند همواره پس از هر جنگی که در ان شکست میخورده و اسیر و یا اکثرآ قتل عام میشدند مجددآ به نحوی در ارشلیم جمع میشدند و به دلیل تحریکات دشمنانشان دوباره مورد هجوم قرار میگرفته اند.

در اینجا تاریخچه ی بسیار جالب و مختصر قوم یهود را همراه با منابع قرار دادم که بسیار جالب است و توصیه میکنم حتمآ مطالعه نمایید خصوصآ برای آندسته از از عزیزانی که تمایل دارند وارد بحث های مربوط به پروژه نظم نوین جهانی شوند.



:: بازدید از این مطلب : 358
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 9 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جواد میکس

پادشاهى در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت سرباز پیرى را دید که با لباسى اندک در سرما نگهبانى مى‌داد.
از او پرسید: آیا سردت نیست؟
نگهبان پیر گفت: چرا اى پادشاه اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم.
پادشاه گفت:....

من الان داخل قصر مى‌روم و مى‌گویم یکى از لباس‌هاى گرم مرا برایت بیاورند.
نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعده‌اش را فراموش کرد.
صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالى قصر پیدا کردند، در حالى که در کنارش با خطى ناخوانا نوشته بود:
اى پادشاه من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل مى‌کردم اما وعده لباس گرم تو مرا از پاى درآورد!



:: بازدید از این مطلب : 353
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 9 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جواد میکس
نامه نگاری محرمانه انیشتین به آیت الله بروجردی

چگونه یك حدیث، اینشتین را شگفت‌زده كرد؟

هیچ جا در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمی‌شود و تنها این مذهب شیعه است كه احادیث پیشوایان آن نظریه ی پیچیده «نسبیت» را ارائه داده ولی اكثر دانشمندان آن را نفهمیده‌اند.

«آلبرت اینشتین» فیزیكدان بزرگ معاصر، در آخرین رساله‌ علمی خود با عنوان «دی اركلارونگ Die Erklarung» (به معنای بیانیه) كه در سال 1954 در آمریكا و به زبان آلمانی نوشت، اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح داده و آن را كامل‌ترین ومعقول‌ترین دین دانسته است.

این رساله در حقیقت همان نامه‌نگاری محرمانه اینشتین با مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی است. اینشتین در این رساله «نظریه نسبیت» خود را با آیاتی از قرآن كریم و احادیثی از كتاب‌های شریف نهج البلاغه و بحارالانوار تطبیق داده و نوشته است كه هیچ جا در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمی‌شود و تنها این مذهب شیعه است كه احادیث پیشوایان آن نظریه ی پیچیده «نسبیت» را ارائه داده ولی اكثر دانشمندان آن را نفهمیده‌اند.

یكی از این حدیث‌ها حدیثی است كه علامه مجلسی در مورد معراج جسمانی رسول اكرم (ص) نقل می‌كند كه: «هنگام برخاستن از زمین، لباس یا پای مبارك پیامبر به ظرف آبی می‌خورد و آن ظرف واژگون می‌شود. اما پس از اینكه پیامبر اكرم(ص) از معراج جسمانی باز می‌گردند مشاهده می‌كنند كه پس از گذشت این همه زمان، هنوز آب آن ظرف در حال ریختن روی زمین است».

اینشتین این حدیث را از گرانبهاترین بیانات علمی پیشوایان شیعه در زمینه «نسبیت زمان» دانسته و شرح فیزیكی مفصلی بر آن می‌نویسد. اینشتین همچنین در این رساله «معاد جسمانی» را از راه فیزیكی اثبات می‌كند. او فرمول ریاضی معاد جسمانی را عكس فرمول معروف «نسبیت ماده و انرژی» می‌داند: E = M.C2 >> M = E /C2

یعنی اگر حتی بدن ما تبدیل به انرژی شده باشد دوباره می‌تواند عینا به تبدیل به ماده و زنده شود.

اینشتین در این كتاب همواره از آیت الله بروجردی با احترام و به لفظ «بروجردی بزرگ» یاد كرده و از شادروان پروفسور حسابی نیز بارها با لفظ «حسابی عزیز» یاد كرده است.

اصل نسخه این رساله اكنون به لحاظ مسایل امنیتی به صندوق امانات سری لندن (بخش امانات پروفسور ابراهیم مهدوی) سپرده شده و نگهداری می‌شود.

این رساله را پروفسورابراهیم مهدوی (مقیم لندن) ، با كمك یكی از اعضاء شركت اتومبیل‌سازی بنز و به بهای 3 میلیون دلار از یك عتیقه‌فروش یهودی خریداری كرد.

دستخط اینشتین در تمامی صفحات این كتابچه توسط خط‌ شناسی رایانه‌ای چك شده و تأیید گشته است جزئیات و متن نامه در ادامه مطلب.


:: بازدید از این مطلب : 375
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 9 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جواد میکس


غرور برای مرد مثل یه اسبه که بر اون سواره و برای زنها مثل دروازه ایه رو به قلبشون  خب البته میدونید که راههای ورود به قلب خانمها معمولا تنگ و صعب العبورن پس حتی اگه ورودیه قلب خانما دروازه باشه دروازه ای کوتاهه میدونید که برای عبور از دروازههای کوتاه و تنگ باید از اسب غرورمون پیاده شیمو افسار غرور رو به دست بگیریم تا سرمون به طاق دروازه نخوره و جلو طرفمون کنف نشیم.


:: بازدید از این مطلب : 346
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 9 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : جواد میکس

انچه ما گم کرده ایم یک حقیقت است اما ما خود را در حالی مقصر میدانیم که هر گز اینگونه نیست حقیقت را از ما پوشانده اند و به ما تهمت نادانی میزنند!

سلام

خطاب به عزیزانی که خیالشون خیلی راحته!!!!!!

عزیز در اینکه جنگ خیلی بد بود و عواقب بد زیادی در بر داشت شکی نیست در اینکه شهدا و جانبازان و آزادگان که خودم جزئی از همین خانواده ها هستم جایگاه رفیعی دارند شکی نیست اما ایا از صدر اسلام تا کنون فقط همین 8 سال دفاع مقدس برای حفظ اسلام وجود داشته و ایا قبل و بد از ان ما شهیدی در این راه نداشتیم ؟ایا ما در حال حاضر در صلح زندگی میکنیم اسوده و بی دغدغه یا این تکرار خاطرات جنگ ما جوانان رو به نوعی جنگ زده کرده که به جنگ زمان خودمون بی توجه ایم!!!؟؟

ما در حال حاضر نیز به شدت در میان آتش جنگیم اما یا خودمون رو به کوچه ی علی چپ زدیم یا جنگ رو به عهده ی دیگران گذاشتیم و جنگیدن رو وظیفه ی وزارت خونه ها و مقامات مربوطه میدانیم ..........؟

نه البته که ما در حال حاضر درگیر جنگی به مراتب خطرناکتر از 8 سال جنگ با عراق و هم پیمانانش هستیم جنگ سرد جنگی که همه ی دنیا رو داره فرا میگیره و ما بی توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری خود را به خواب زده ایم.البته شاید هم تقصیر ما نیست شاید انقدر ما را درگیر اون 8 سال کردن که حالا حواثمون نباشه که تو دنیا چه خبره اما باید دانست........باید بیدار شد از این خواب از این نسخه ی از قبل پیچیده شده نباید خورد چشمها را باید شست جور دیگر باید دید..................



:: بازدید از این مطلب : 425
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 9 بهمن 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد